روزنوشت های یک بانو

یک زن،یک همسر ویک مادر هستم

عصبانی

از ساعت نه صبح رفته سرکار

الان ساعت بیست دقه به دوازده شبه هنوز ازش خبری نیست

یه زنگم نزده

من زنگ زدم گفت توراهم

ی حسی بهم میگه رفتن برای نمایشگاه کت شلوار بخرن

خدا بهش رحم کنه اون مدلی ک منشی شون پیشنهاد داده نباشه

وگرنه علی میدونه و اون روی ... من

هم گرسنه م هم خسته م هم عصبیم هم خوابم میاد

۱ صحبت ۰ موافق ۰ مخالف
Maryam
۲۵ تیر ۲۳:۵۴
سلام 
حساسیت های بانوان برام قابل درک هست به خاطر همین سکوت می کنم 
امیدوارم زودتر همسرتون بیان و آروم شید و چیز خاصی نباشه 

جواب :

اومد و من امروز فهمیدم چ اشتباهی کرده بودم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من
نبسته ام به کس ، دل
نبسته کس ، به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها ، رها من
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان