روزنوشت های یک بانو

یک زن،یک همسر ویک مادر هستم

فراموشی

خدای من

مگه میشه

چرا من باید این روز به این مهمی رو فراموش کنم

دیروز و دیشب اینقدر اذیت شدم

اینقد پاشا اذیت کرد که اصلا متوجه تاریخ نبودم

شوهر بینوای  من

منو ببخش

به خودت ک روم نمیشه بگم،ولی اینجا اعتراف میکنم

من واقعا زمان از دستم خارج شده بود

حتی صبح ک میگفتی عصری میخوام این پیراهن رو باکت شلوارم بپوشم

من نمیدونستم که امروز ،روز افتتاح نمایشگاس

واقعا متاسفم

الان که الهام زنگ زد گفت داره میاد خونمون فهمیدم که ای وای

امروز افتتاحیه س

چقدر دیشب الکی حرص خوردم و ناراحت شدم😩😢

خداروشکر که باهات بدرفتاری نکردم و به ی درد دل مختصر رضایت دادم


دوستای عزیزم

دوستانی که این مطلب رو میخونین

لطفا برای افتتاحیه ی بی دردسر و آسون نمایشگاه همسرم دعاکنین

می ترسم با این حجم از استرس سکته کنه

۲ صحبت ۱ موافق ۰ مخالف
بانوی تیر ماهی
۲۶ تیر ۱۹:۳۵
سلام
مطمئن باش که همسرت موفق میشه تو نمایشگاهش با دعاهای شما و کمک خداوند ♥

جواب :

ان شاللع
ممنون
بانوچـ ـه
۲۶ تیر ۲۱:۳۰
ان‌شاءالله نتیجه لبخند به لبتون بیاره

جواب :

ان شالله
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من
نبسته ام به کس ، دل
نبسته کس ، به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها ، رها من
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان