روزنوشت های یک بانو

یک زن،یک همسر ویک مادر هستم

فان کشون :)

خب بالاخره کار منم تموم شد


توکا خانومم از وب سکانسهای بی مخاطب


از نظر من چون خیلی چالش کتابخونی گذاشته بود توکا خانوم یه خانوم اهل مطالعه بود

و خانومای اهل مطالعه به اینجور کافه ها زیاد میرن

پشت یه میز گرد کوچیک میشنن و کتابشونو درمیارن و همونطور که قهوه میخورن مطالعه میکنن :)


پرتقال جونم از وب تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم


 از اونجایی که میگفت از رنگ نارنجی خوشش نمیاد من ی کوچولو تو لباساش از رنگ نارنجی استفاده کردم

ولی خب درخت پرتقالو نمیتونستم حذف کنم :)

بانوچه خانوم از وب ول کن جهان را قهوه ات یخ کرد




بانوچه خانوم از نظر من خیلی خانوم سنگین رنگینه
واسه همین از کشیدن چهره ی زیباشون صرف نظر کردم و شما به دیدن چادر مشکی شون اکتفا کنید
خیلی خانوم سرزنده و شادی به نظرم میان و البته عاشق پاییز :)
*****************

اینم عکسی که تو مساقه باهاش شرکت میکنم
لطفا رای بدین بهم گناه دارم از کارو زندگی افتادم تااینارو رنگ کردم :دی




۳ صحبت ۸ موافق ۰ مخالف

از یک نگاه تو رنگم پریده است قربان آن شوم که تو را آفریده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

فانکشون

چیزی تا پایان چالش فانکشون نمونده

تا وقت هست برم رنگ آمیزمو شروع کنم :)


+ هوا امروز خیلی عالیه خداکنه برای شهادت امام رضاهم هوا خوب باشه بتونیم بریم حرم :)


+روزای تعطیل همسری خیلی میخوابه:/ قهربکنم یا نکنم؟ :دی


+یک باب آشپزخانه ی منفجر شده منتظر منه یکی بگه برو ب کارات برس :|


+ ...(ینی ادامه دارد :دی)



۴ صحبت ۵ موافق ۰ مخالف

خدا بهم رحم کرد

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

زندگی بی مکث جریان داره

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
درباره من
نبسته ام به کس ، دل
نبسته کس ، به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها ، رها من
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان