شنبه ۱۳ آذر ۹۵
وقتی سر صبحی میای پشت سیستم و چیزای عجیب غریب به سرت میزنه
میری دنبال بیماری های عجیب غریب
یهو چشمت میفته به یه بچه ی سوری که پشت سرش با ترکش منهدم شده ولی هنوز صورتش سالمه و به پدر لبخند میزنه
یهو چشمت میفته به نوزادی که بخاطر ازدواج فامیلی مبتلا به ایکتیوز شده و به زودی خواهد مرد
چشمت میفته به اسم آشنا
همون چیزی که دکتر همسرت گفته
دلت میلرزه که ...
خدایا خودت به همه کمک کن
اَللّهُمَّ اشفِع کُلِّ مَریض